کاریکلماتور

* سکوت عاشق شنیدن است.

* عمر خورشید به روشنی روز می گذرد.

* عاشق بادی هستم که مسیرش را به پرنده تحمیل نمی کند.

* زنبور عسلی که شیره گل قالی را بمکد دست خالی به کندو بر می گردد.

* واژه سلام متواضع ترین واژه ها ست.

* عنکبوت بدبین با تار خودس هم ته چاه نمی رود.

* وقتی بهار دید که با دست گلی انتظارش را می کشم بابت چیدن گل سرزنشم کرد.

* قلبم به احترام مهربانی کلاهش را بلند کرد.

* تمام مردم دنیا به یک زبان سکوت می کنند.

* آپاش به خاطر شادابی گل ها اشک می ریزد.

* باغبان به خاطر درختی که در بهار سبز نشد بازوبند سیاه بسته بود.

* دوری مردم صندوق های پست را به هم نزدیک می کند.

* پروانه ها را بین گل ها تقسیم کردم به هر گلی یک پروانه رسید.

* خورشید مچ شب را به روشنی گرفت.

* فواره سرنگون می شود ولی زمین گیر نمی شود.

* به یاد ندارم نابینایی به من تنه زده باشد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد