هییییییییییییییی

آنکس که می گفت دوستم دارد عاشقی نبود که به شوق من آمده باشد رهگذری بود که روی برگهای خشک پاییزی راه می رفت صدای خش خش برگها همان آوازی بود که من گمان می کردم میگوید: دوستت دارم

خدا

  در دستانم دو جعبه دارم که خدا آنها را به من هدیه داده است .

او به من گفت :

غمهایت را در جعبه سیاه و شادیهایت را در جعبه طلایی جمع کن .

من نیز چنین کردم و غمهایم را در جعبه سیاه ریختم و شادیهایم را در جعبه طلایی !

با وجود اینکه جعبه طلایی روز به روز سنگین تر می شد .

اما از وزن جعبه سیاه کاسته می شد !

در جعبه سیاه را باز کردم و با تعجب دیدم که ته آن سوراخ است !!!

جعبه را به خدا نشان دادم و گفتم : پس غمهای من کجا هستند ؟!

خداوند لبخندی زد و گفت : غمهای تو این جا هستند ، نزد من !

از او پرسیدم : خدایا ،‌ چرا این جعبه ها را به من دادی ؟

چرا این جعبه طلایی و این جعبه ی سیاه سوراخ را ؟

و خدا فرمود :بنده ی عزیزم ،

 جعبه ی طلایی مال آنست که قدر شادیهایت را بدانی و جعبه سیاه ، تا غمهایت را رها کنی

درد

bad tarin dard in nist ke........................eshghet bemire........... bad tarin dard in nist ke...............be ooni ke doosesh dari naresi.......bad tarin dard in nist ke..............eshghet behet naro bezane................ bad tarin dard inam nist ke...............asheghe yeki bashi yo oon nadoone..........dard in ke .........yeki bemire on vaght bedoonin doosetoon dashte !!!!!!!!!!!!!!

شام

چراغی به دستم، چراغی در برابرم:
من به جنگ سیاهی می روم.

گهواره های خستگی
از کشاکش رفت و آمدها
باز ایستاده اند،
و خورشیدی از اعماق
کهکشان های خاکستر شده را
روشن می کند.

فریادهای عاصی آذرخش -
هنگامی که تگرگ
در بطن بی قرار ابر
نطفه می بندد.
و درد خاموش وار تاک -
هنگامی که غوره خرد
در انتهای شاخسار طولانی پیچ پیچ جوانه می زند.
فریاد من همه گریز از درد بود
چرا که من، در وحشت انگیز ترین شبها، آفتاب را به دعائی
نومیدوار طلب می کرده ام.

تو از خورشید ها آمده ای، از سپیده دم ها آمده ای
تو از آینه ها و ابریشم ها آمده ای.

در خلئی که نه خدا بود و نه آتش
نگاه و اعتماد ترا به دعائی نومیدوار طلب کرده بودم.
جریانی جدی
در فاصله دو مرگ
در تهی میان دو تنهائی -
 نگاه و اعتماد تو، بدینگونه است!

شادی تو بی رحم است و بزرگوار،
نفست در دست های خالی من ترانه و سبزی است

من برمی خیزم!

چراغی در دست
چراغی در دلم.
زنگار روحم را صیقل می زنم
آینه ئی برابر آینه ات می گذارم
تا از تو
ابدیتی بسازم.
 

                                                                      احمد شاملو              

سلام

سلام به تمام دوستان خوبم

من ان گلبرگ مغرورم
 
که میمرم ز بی ابی

ولی

با خفت و خواری پی شبنم نمی گردم

گابریل گارسیا مارکز

سیزده خط برای زندگی
دوستت دارم ، نه به خاطر شخصیت تو ، بلکه بخاطر شخصیتی که من
هیچکس لیاقت اشکهای تو را ندارد و کسی که چنین ارزشی دارد باعث اشک ریختن تو نمیشود
اگر کسی تو را آنطور که میخواهی دوست ندارد، به این معنی نیست که تو را با تمام وجودش دوست ندارد
دوست واقعی کسی است که دستهای تو را بگیرد ولی قلب تو را لمس کند.
بدترین شکل دلتنگی برای کسی آن است که در کنار او باشی و بدانی که هرگز به او نخواهی رسید
هرگز لبخند را ترک نکن، حتی وقتی ناراحتی چون هر کس امکان دارد عاشق لبخند تو شود
 تو ممکن است در تمام دنیا فقط یک نفر باشی، ولی برای بعضی افراد تمام دنیا هستی
هرگز وقتت را  با کسی که حاضر نیست وقتش را با تو بگذراند، نگذران.
شاید خدا خواسته است که ابتدا بسیاری افراد نامناسب را بشناسی و سپس شخص مناسب را، به این ترتیب وقتی او را یافتی بهتر می‌توانی شکر گزار باشی
به چیزی که گذشت غم نخور، به آنچه پس از آن آمد لبخند بزن.
همیشه افرادی هستند که تو را می‌آزارند، با این حال همواره به دیگران اعتماد کن و فقط مواظب باش که به کسی که تو را آزرده، دوباره اعتماد نکنی
خود را به فرد بهتری تبدیل کن و مطمئن باش که خود را می‌شناسی قبل از آنکه شخص دیگری را بشناسی و انتظار داشته باشی او تو را بشناسد
زیاده از حد خود را تحت فشار نگذار، بهترین چیزها در زمانی اتفاق می‌افتد که انتظارش را نداری

از تو گسسته ام دیگر ....

و اینک آتش درونم را آرامشی است.

دشمن جاودانی ام ! اکنون باید یاد بگیری

چگونه با تمام قلب عاشق باشی.

 

من اینک رها شده ام، با زندگی آسوده

خوابی سنگین خواهم کرد

تا سپیده دمان با بانگ خود

شادی را برایم به ارمغان آورد...

 

نه نیاز به دعایت دارم

نه انتظار نگاهی به وداع.

کمی شراب،التهاب دل را فرو می نشاند

و تاریکی شب آن را می پوشاند...

 

جدایی از تو هدیه ای است،

و فراموشی تو نعمتی.

اما عزیز من، آیا مردی دیگر

صلیبی را که من بر زمین نهادم، بر دوش خواهد کشید...؟!

همیشه بیاد داشته باش ............ تا به فراموشی بسپاری

آنچه را که اندوهگینت می سازد.

اما .........

هرگز فراموش مکن ........... بیاد داشته باشی

آنچه را که شادمانت می سازد